کد مطلب:40210
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:379
چرا براي پيامبر (9) و ائمه معصومين (:) دايه ميگرفتند، اگر گرفتن دايه به علت اين است كه مادر آنها به جاي شيردهي عبادت كنند، آيا شيردهي ائمه (:) كمتر از عبادت بوده است؟
بر اساس آن چه در كتابهاي تاريخي آمده، دايه گرفتن در آن دوره (دوره كودكي پيامبر (9» رسم اشراف قريش بوده و اين رسم به صورت عرف جامعه آن روز درآمده بود. و قصد آنان اين بود تا با سپردن كودكان خود به دايههايي كه غالباً از ساكنين صحرا بودند، رسم فصاحت و بلاغت را بهتر و بيشتر به فرزندان خود بياموزند. علاوه بر اين مطلب، در مورد پيامبر (9) اين احتمال نيز به نظر ميرسد كه چون آمنه خاتون مادر گرامي پيامبر (9) در دوره بارداري، به دليل رحلت همسر خود، بسيار متألم و ناراحت بودند و زياد گريه ميكردند، و طبق نظرات روانشناسان، چنان چه آمنه خاتون، خود به فرزند گراميشان شير ميدادند، اين تألمات روحي به پيامبر (9) نيز منتقل ميشد و ايشان را غمگين و افسرده ميساخت، بنابراين تقدير اين بود كه رضاع و حضانت پيامبر (9) به بهترين قبيله بدوي يعني قبيله سعديه سپرده شود، تا علاوه بر آموزش رسم فصاحت و بلاغت، زندگي دشوار صحرانشيني و مبارزه با مشكلات طبيعت را نيز تجربه نمايند، و رسم سلحشوري بياموزند. و از آن جا كه انبيأ و ائمه(:) در مسايل طبيعي و بشري مانند ساير افراد هستند، لذا رشد طبيعي آن بزرگواران و مراعات مجاري طبيعي امور در رسيدن به كمالات جسمي و روحي، ميطلبد كه آنها در شرايط سخت، زندگي كنند تا مقاوم و سلحشور و با عزمي آهنين پرورش يابند.
البته احتمال ديگري نيز وجود دارد كه حضرت آمنه (3) شير كافي جهت تغذيه مناسب پيامبر (9) نداشتهاند، و به همين جهت از حليمه سعديه كه بانويي پرهيزكار و داراي سجاياي اخلاقي فراوان بودند، كمك گرفته شد.
در بين ائمه (:)، گويا فقط حضرت رضا (7) دايه داشتهاند. در اين باره نجمه خاتون مادر گرامي حضرت رضا(7) فرمود: بچه زياد شير ميخورد و من عبادت را دوست دارم، لذا جهتِ كمك، دايه گرفتم. البته در اين جا، اين احتمال وجود دارد كه كمك گرفتن از دايه ضمن اين كه براي رضاع و حضانت بوده براي رسيدگي به كارهاي ديگر بچه نيز بوده است.
اين روايت نشان دهنده، شدت عبادت و انس نجمهخاتون به مناجات با خداوند متعال است. و از نظر عرف و شرع هيچ منعي وجود ندارد، بلكه از حقوق زن است كه چنان چه بخواهد به كارهاي ديگر خود از جمله عبادت برسد، ميتواند براي فرزندش دايه و كمك كاري انتخاب نمايد. علاوه بر اين چنان نبوده كه نجمه خاتون، فرزند گرامي و محبوب خود را به طور كلي از وجود خود محروم سازد و او را كاملاً به دايه بسپارد; بلكه به دليل نياز حضرت رضا(7) به تغذيه، نجمه خاتون ناچار بودهاند كه از دايه نيز كمك بگيرند، و چه بسا اگر انگيزه عبادت نيز در ميان نبود، باز هم به دليل اين كه مقدار شير اين بانوي ارجمند، نياز طبيعي طفل را برآورده نميساخت، ايشان راهي جز كمك گرفتن از دايه نداشتهاند. در اين جا اگر چه دايهاي كه داراي صفات عالي و فضايل اخلاقي برجسته باشد باز هم جاي مادري همچون نجمه خاتون را نميگيرد، ولي ميتواند دستياري مناسب در جهت تغذيه و رسيدگي به امور كودك باشد. قطعاً ائمه معصومين (:) كه به اسرار و امور عالم و از جمله رمز برتري شير مادر بر شيرهاي ديگر ( كه در آن زمان بعد از شير دايه، به شير چهارپايان اهلي منحصر ميشد) كاملاً آگاه بودند، تا جايي كه ممكن بود از شير مادر، و در صورتي كه مشكلي پيش ميآمد از شير دايههايي كه به صفات انساني و برجسته متصف بودند، بهره ميگرفتند. و روشن است شيري كه از دايهاي فهميده و مؤمن به عنوان غذاي كمكي به مصرف تغذيه كودك ميرسد، نه تنها ضرري ندارد، بلكه تكميل كننده آن نيز ميباشد.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.